جدول جو
جدول جو

معنی طرح ریزی - جستجوی لغت در جدول جو

طرح ریزی
نقشه کشی، برنامه ریزی
تصویری از طرح ریزی
تصویر طرح ریزی
فرهنگ فارسی عمید
طرح ریزی
(طَ)
پی ریزی. رجوع به طرح ریختن شود
لغت نامه دهخدا
طرح ریزی
نقشه کشی، پی ریزی پی افکنی
تصویری از طرح ریزی
تصویر طرح ریزی
فرهنگ لغت هوشیار
طرح ریزی
پی ریزی، طراحی، نقشه ریزی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ)
پائیز. خریف. خزان. (از ناظم الاطباء). برگ ریز. برگ ریزان. رجوع به برگ ریز و برگ ریزان شود، واژگونی و تغییر. (ناظم الاطباء) : سفعه، برگردیدگی گونه. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(دِ رَمْ)
ریختن درم، منعکس ساختن پرتو. پرتو افکنی:
ماه ایشان در آن درم ریزی
خواجه را کرد ماهی انگیزی.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از طرح ریز
تصویر طرح ریز
هنداختار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
هنداختن، گرده ریختن: در ساختمان
فرهنگ لغت هوشیار
پی ریز، طراح، گرده ریز، نقشه ریز
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
تخطيطٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
Outline
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
délimiter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
наметить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
לתכנן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
خاکہ بنانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
রূপরেখা তৈরি করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
ร่าง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
kuandika muhtasari
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
ana hat çizmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
アウトラインを作成する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
membuat garis besar
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
윤곽을 만들다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
skizzieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
रूपरेखा बनाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
nakreślić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
намітити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از طرح ریزی کردن
تصویر طرح ریزی کردن
delineare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی